به گزارش دنیای خبر، [1]کاظم انبارلویی در گفتگو با برنامه “رویداد” رادیو گفت‌وگو، با اشاره به نقش سردار سلیمانی و نیروی قدس سپاه در امنیت مسلمانان و مردم منطقه و جهان اظهار کرد: ما در سال ۵۹ مورد حمله دریایی، هوایی و زمینی بودیم و دشمن تا پشت دروازه شهرهای ما رسید.
وی این تجربه گران سنگ را نشان از آن دانست که هیچ قراردادی با دوست و دشمن ابدی نیست و خاطرنشان کرد: هر قراردادی به سان انچه صدام کرد، ممکن است پاره شود و ما مورد حمله قرار گیریم.
انبارلویی دومین تجربه را ناظر بر آن دانست که نباید در خانه منتظر بمانیم تا دشمن تا پشت دروازه‌های ما برسد و افزود: بر اساس این فهم استراتژیک، کسانی مانند سردار سلیمانی چکمه نظامی را باز نکردند و آماده خدمت به امنیت کشور شدند.
این چهره مطبوعاتی ادامه داد: پس از ظهور داعش، اعلام کردند هدف اصلی ما تهران و ایران است و به قول خودشان از خراسانات نام بردند و همچونان که قبور را منفجر می‌کردند، می‌خواستند این جا را نیز ویران کنند. خب ما باید چه می‌کردیم؟
انبارلویی افزود: بر اساس یک فهم تاریخی و برداشت صحیح علمی و استراتژیک عناصری از جوانان ملت در خاک دشمن آن‌ها را نابود کردند.
وی با اعلام اینکه ملت ایران قدر این فداکاری را می‌دانست و در شهادت ناجوانمردانه شهید سلیمانی دیدیم که ملت ایران یکپارچه چه کردند، گفت: عجیب اینجاست که دیپلمات‌های ما این را نفهمیدند و مسئله حضور ما در میدان را مغایر فعالیت‌های دیپلماتیک خود می‌‌دانستند.
انبارلویی ادامه داد: این‌ها تصور می‌کنند دیپلمات تنها برای قراراد تسلیم ملت پای میز می‌نشیند؛ نه برای دریافت امتیازات.
وی گفت: شهید سلیمانی و شهدای حرم و سپاه انقلاب اسلامی و ارتش مقدس ما اقداماتی را در راستای تضمین امنیت ملی صورت می‌دهند والا در مشهد و کرمانشاه و همدان باید با این‌ها طرف شویم و شهرها ما باید ویران می‌شد.
انبارلویی در بخشی دیگر از مصاحبه با رادیو گفت‌وگو، با اشاره به از دست رفتن دامنه نفوذ روسیه در بیداری اسلامی یا بهار عربی، گفت: روس‌ها نیز تا حدودی با پدیده داعش روبرو بودند و قدرت چانه زنی و اقناع سردار سلیمانی بسیار بالا بود که در دیدار با پوتین نمود یافت.
وی افزود: ایشان پوتین را قانع کرد تا در مناقشه داعش وارد شود و جالب اینجاست که در برخی جلسات برجام، کری به لاوروف به طعنه گفته بود که شما نیروی هوایی حاج قاسم هستید.
انبارلویی خاطرنشان کرد: سردار سلیمانی با رهبر یکی از پر قدرت‌ترین کشورهای جهان صحبت کرد و او را اقناع نمود ولی این‌ها سال‌ها با امریکا مذاکره کردند ولی توان قانع سازی امریکایی‌ها را نداشتند؛ پس چه ادعای دارند!؟