تاریخ انتشار : ۲۷-۱۲-۱۳۹۹ - ۷:۳۰

استراتژی “عقب‌نشینی گام به گام” اصلاح‌طلبان!

  جریان موسوم به اصلاح‌طلب علیرغم آن که می‌کوشد خود را جریانی نوگرا و آینده‌نگر وانمود کند؛ اما در سیاست جاری ظرف بیش از بیست سال گذشته از ارائه راهکارهای انتخاباتی نو و ابتکاری ناتوان بوده است.

به گزارش دنیای خبر،روش انتخاباتی آنان بر اساس راهبرد “آینه‌ای” صرفا تکرار روش‌هایی است که اصولگرایان طراحی می‌کنند. این روش نیز رویکردی نو نیست و تکرار همان اقدامی است که مجمع روحانیون مبارز پدر معنوی اصلاح‌طلبان در سال ۱۳۶۶ با تقلید تشکیلاتی و انشعاب از جامعه روحانیت انجام داد. سایر تشکل‌ها هم همین خصلت تقلیدی را در قبال جریان اصولگرا دارند. انجمن‌ها، احزاب و جمعیت‌های آنان سعی می‌کنند با تکرار و تقلید رویکرد اصولگرایان که گمان دارند ریشه در حاکمیت داشته و تقدیر سیاسی‌شان از بالا رقم می‌خورد؛ نظر حاکمیت و نیز شورای نگهبان را جلب کنند.

۲. تشکل‌های اصلاح‌طلب شامل:
روحانیون و خط‌امامی‌ها: مجمع روحانیون مبارز، مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم، مجمع نیروهای خط امام و چپ‌های سنتی.

اصلاح‌طلبان پیشرو: حزب اتحاد ملی، حزب توسعه ملی، مجمع ایثارگران، انجمن اسلامی جامعه پزشکان، نهضت آزادی، حزب سازمان معلمان ایران، جمعیت حمایت از حقوق بشر زنان، سازمان عدالت و آزادی، انجمن اسلامی جامعه مدرسین، انجمن روزنامه‌نگاران زن، جمعیت زنان نو‌اندیش، مجمع زنان اصلاح‌طلب و دیگر نیروهای همسو.

حامیان هاشمی رفسنجانی:
حزب کارگزاران سازندگی، حزب اسلامی کار و خانه کارگر.

احزاب مستقل:
ندای ایرانیان، اعتماد ملی، همبستگی، اراده ملت، مردمسالاری، مجمع دانش‌آموختگان، جبهه اصلاح‌طلبان ایران، حزب جوانان، مجمع فرهنگیان، انجمن اسلامی مهندسان و جریان امید وابسته به محمدرضا عارف همگی علیرغم تکثرشان از استراتژی ساده و بدوی روشنی تبعیت می‌کنند که به رقبا امکان خواندن دستشان را داده و آن استراتژی “عقب‌نشینی گام به گام” است.

فرمول این استراتژی و نحوه اعمال آن چنین است: ابتدا تعداد زیادی کاندیدا به سبک رنگین کمانی معرفی می‌کنند. کاندیداهایی از رادیکال‌ترین اصلاح‌طلبان تا کاندیداهایی که به عنوان اصولگرا و بعضا مستقل مطرح هستند. هدف این سبد بزرگ کاندیداها این است که با استفاده از روش یک نگاه به توانایی‌شان در اعمال فشار و یک نگاه به شورای نگهبان؛ آرام آرام چهره‌ها را مطرح کنند. اگر احساس کنند شرایط مناسب است و فشار افکار عمومی یا اوضاع سیاسی و اجتماعی به نحوی است که احتمال نرمش شورای نگهبان وجود دارد؛ چهره‌های رادیکال را در ویترین انتخاباتی قرار داده و تمرکز تبلیغاتی را روی او می‌برند. اما اگر احساس کردند شرایط برای تایید کاندیدای رادیکال وجود ندارد؛ یک قدم به عقب برداشته و کاندیدایی اصلاح‌طلب ولی غیرحساس (مثلا پزشکیان) را مطرح می‌کنند. اگر بازهم احساس کردند که شورای نگهبان این کاندیدا را هم از فیلتر خود عبور نخواهد داد به سراغ اصلاح‌طلب مطلوب ولی نسبتا خنثی‌ای که گمان دارند نظام مخالفتی با آن ندارد (نظیر عارف) می‌روند. اگر باز هم درب شورای نگهبان را بسته دیدند؛ به سراغ کاندیدای مرزی خواهند رفت؛ یعنی کاندیدایی که اعتدالی تلقی شود و ضداصلاح‌طلبان دانسته نشود؛کاندیدایی مثل حسن روحانی که در دوره قبل به عنوان گزینه آنان مطرح شد. در انتها نیز اگر باز هم به درب بسته شورای نگهبان برخورد کردند از کاندیدایی ولو اصولگرا مانند لاریجانی که حداقل در دوران او بتوانند تنفس کنند یا امتیازاتی اخذ کنند؛خواهند رفت.

این استراتژی اصلاح‌طلبان همواره درون خود یک تناقض بزرگ را داشته است و آن این که علیرغم ادعای مردم‌محور بودن اصلاح‌طلبان، در راهبردهای آنان “مردم” هیچ نقش کلیدی نداشته و فقط و فقط ابزار فشار به حاکمیت برای ایجاد زمینه کسب قدرت و منصب از سوی آنان دارد. این نگرش ابزارانگارانه به مردم که ریشه‌های آن در راهبرد معروف و توصیه‌ای حجاریان “فشار در پایین، چانه‌زنی در بالا” است؛ طی ۲۰ سال اخیر دائما بدنه اجتماعی آنان را تحلیل برده است. این استراتژی اقتدارگرایانه عملا اصلاح‌طلبان را از بازیگران متن سیاست ایران به حاشیه رانده است؛ حاشیه‌ای که روزبه‌روز موقعیت تاثیر‌گذاری آنان را کاهش خواهد داد.

 

شهاب‌الدین دوستدار


لینک کوتاه : http://donyayekhabar.com/?p=8322
به اشتراک بگذارید:
نظرات کاربران :

دیدگاه شما

آخرین اخبار